میدانداری دیکتاتوری اقلیت
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۸۷۱۹۶
بایکوت به این صورت بود که فرد مورد نظر را در هیچ دسته و گروهی راه نمیدادند، با او حرف نمیزدند، از برخی امکانات رفاهی محرومش میساختند و بعضا هم مورد ضرب و شتم قرارش میدادند. گروههای یادشده از سمبلهای شبهروشنفکری دهههای ۲۰ تا ۶۰ به شمار میرفتند؛ افرادی که اغلب از ایدئولوژی مارکسیستی پیروی کرده و خود را چپ میدانستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
میدانداری گروهی بیسواد و پرمدعا
حالا اگرچه امروز از آن گروههای شبهروشنفکر، به جماعتی پا در هوا، بیسواد، پر مدعا و به قول مرحوم جلال آل احمد «هُری هُری مذهب» رسیدهایم اما آن سنت بایکوت در اشکالی شنیع و مبتذلتر آمیخته به کاربرد رکیکترین فحشهای چارواداری و به اصطلاح چالهمیدانی بر فضایشان حاکم شدهاست.(به نظر میآید این سوپر شبهروشنفکران امروز به اصل خود بازگشتهاند!) نمونهاش در جریان التهابات سال گذشته بود که تولید و نمایش سریال و فیلم برای تلویزیون و اکران سینما، دوران به شدت عجیب و غریبی را پشت سر گذاشت. در زمانی که بسیاری از پروژههای سینمایی یا سریالها وارد فاز تولید و فیلمبرداری میشد، ناگهان به گونهای باورنکردنی تهدیدات علیه این گروهها آن هم از جانب تعداد محدودی از همکارانشان شروع شد. علنا با فیلمسازان و عوامل دیگر مانند بازیگران تماس گرفته میشد و آنها را از ادامه تولید یا بازی در فیلمها و سریالها، ابتدا نهی کرده و اگر فیلمساز، بازیگر یا یکی از عوامل فنی فیلم که با او تماس گرفته شدهبود، نهی فوق را برنمیتابید و به دلایل مختلف کار خود را ادامه میداد، مورد تهدید قرار گرفته و بعضا با فحش، بد و بیراه و ناسزا (که از ویژگیهای حیرتآور و تاسفبار آن التهابات بود!) مورد آزار و اذیت قرار میگرفت تا آن که از انجام کار در پروژههای ساخت فیلم و سریال، خودداری کرده یا
انصراف دهد. حتی برخی تهدیدکنندگان با لحن و ادبیات لاتی و جاهلمنشانه، همکاران خود را مورد آزار قرار دادند مانند تهدیدات نوه جاسوس معروف انگلیس که به جای سررشته داشتن از فیلم و فیلمسازی، کلکسیونی از ادعا و قمپز است!
فحش میدهم، پس هستم!
مثلا یکی از فیلمسازان خوشنام و سختکوش از نسل اول کارگردانان پس از انقلاب که جوایز متعدد جهانی هم برده، در حالی که به خاطر فیلمهای قبلیاش دچار تنگنای مالی شدهبود و با تلاش بسیار، مجوز ساخت یک کمدی ساده را دریافت کرد، با همین تهدیدات و ناسزاها مواجه شد. او که حیرتزده شدهبود، با برخی دوستان تماس گرفت و سادهدلانه سؤال میکرد: «آیا به جز من هیچکس دیگری در این کشور کار تولید فیلم و سریال انجام نمیدهد که اینقدر به من فحش و بد و بیراه میدهند؟!» این در حالی بود که در همان حال، دهها پروژه تولید فیلم و سریال حتی از سوی همان افراد تهدیدکننده با بودجههای کلان در حال انجام بود. یا فیلمساز دیگری که به خاطر تهدیدات مکرر دوستان به اصطلاح فیلمسازش، به جان آمدهبود و از شروع کار تولید فیلمش وحشت داشت، عاجزانه میپرسید که: «مگر دیگران کار نمیکنند؟ مگر آن فوتبالیست بازی نمیکند؟ مگر کارمندان بانک و آموزش و پرورش و دانشگاه و شهرداری و ادارات و سازمانهای مختلف به سر کار نمیروند؟ خب، فیلمسازی هم کار و شغل و حرفه ماست و از دستمزد آن، زندگی خود را تامین میکنیم. چرا نباید کار کنیم و فیلم بسازیم؟»و متاسفانه فیلمبرداری پروژه دیگری با صحنه تاسفباری مواجه شد که عدهای معدود از همان به اصطلاح همکاران تهدیدکننده، بازیگران و عوامل آن پروژه را در سر صحنه با فحش و اهانت مورد آزار و اذیت قرار دادند تا بلکه بتوانند آن پروژه را تعطیل کنند!حتی فیلمساز دیگری هم که مدام در فضای مجازی پستهای تحریککننده و تاییدگر شایعات واخبار جعلی میگذاشت، در مقابل پرسش چرایی بارگذاری چنین پستهای تحریفگرانه، گفت که درصورت عدم همکاری درچنین مواردی، با فحش، ناسزا و اهانت ازسوی بعضی ازهمکارانش مواجه خواهدشد و این پستها را بدون هیچگونه اعتقادی به متنشان، فقط از جهت فحش نخوردن، در فضای مجازی میگذارد!
دیکتاتوری اقلیت و دیکتاتورهای کوچک
اما همان حضرات در حالی که ادعای تحریم و همراهیشان با اغتشاشات، گوش فلک را کر کردهبود، خود در پروژههای پر پول با رانت و پارتی و شارلاتانیسم مشغول دریافت دستمزدهای کلان بودند و بعضا با همین دستمزدها در آن سوی مرزها برای خود ویلا و خانههای آنچنانی تهیه کردند اما به هر حال بسیاری از برنامهسازان و سینماگران، تهدیدات و فحش و ناسزاها را برنتابیدند و به کار خود ادامه دادند که از اینجا به بعد کار تهدید و فحش برای حضور نیافتن در تلویزیون یا اکران سینماها و حتی جلسات مطبوعاتی جشنواره فیلم فجر آغاز شد.این همان دیکتاتوری یک اقلیت محدود است که طی ۴۰سال گذشته با تحمیل خود به تلویزیون و سینمای ایران و بهرهگیری از رانتهای مختلف دولتی و حکومتی، مشکلات و دغدغهها و ارزشهای هویتی و ملی و تاریخی مردم ایران را سانسور کرده و در مقابل، فیلمها را مملو از دعواها، جنجالها و انواع و اقسام بحرانهای بالای میدان ونکی و عشقهای ضربدری، مربعی و ذوزنقهای و تحریف وقایع اجتماعی و تاریخی کردند. اینها همان دیکتاتورهای کوچکی هستند که علاقه و دلمشغولیهای مردم برایشان کمترین اهمیتی نداشت و از همین روی انحصارطلبانه با قبضه کردن همه ارکان سینمای ایران، آن را هم از «سینما» و هم از موضوعات مربوط به «ایران» و «ایرانی» خالی کردند تا اینکه براساس آمار رسمی، تنها ۷درصد مخاطب برای آن باقی بماند و ۹۳درصد مردم ایران از آن فراری باشند.حالا همان دیکتاتورهای حقیر و کوچک که دیگر میدانی برای تخریب ذهن مردم ندارند، دست به سلطهگری و برقراری دیکتاتوری اقلیت خود بر همکارانشان زدهاند که بیش از این، استبداد رای و فریبهای آنان را نمیپسندند و میخواهند به راه خود بروند. یاد جلال آل احمد به خیر که ۶۰سال قبل و در کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران»، همهمه و قیل و قال جماعت شبهروشنفکر را مانند لانه زنبور دانست و استبداد و دیکتاتوریشان را از انواع مشابه هم بدتر شمرد!
منبع: جام جم آنلاین
کلیدواژه: فرهنگ دوران پهلوی انقلاب سینما کتاب
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت jamejamonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام جم آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۸۷۱۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایندگان اقلیتهای دینی هتک حرمت قرآن در سوئد را محکوم کردند
به گزارش خبرنگار مهر، روز جمعه (۱۴ اردیبهشت ماه)، یک زن سوئدی در میدان شهر مالمو سوئد به قرآن کریم توهین کرد. این فرد موهن، همان زنی است که هفته گذشته و در نزدیکی استکهلم به قرآن کریم اهانت کرده بود. در ویدئوی منتشر شده، نشان داده میشود که این زن با حفاظت کامل پلیس سوئد دست به این اقدام موهن میزند و مسلمانان نیز در حالی که پرچم فلسطین به دست دارند، علیه او شعار داده و از مقدسات اسلامی دفاع میکنند.
به دنبال این اقدام موهن، «روبرت بگلریان نماینده مسیحیان ارمنی اصفهان و جنوب ایران»، «همایون سامه یح نجف آبادی نماینده کلیمیان ایران»، «اسفندیار اختیاری نماینده زرتشتیان ایران»، «آرا شاوردیان نماینده مسیحیان ارمنی تهران و شمال ایران» و «شارلی انویه تکیه نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی ایران»، نمایندگان اقلیتهای دینی مجلس شورای اسلامی بیانیهای به شرح زیر صادر کردند:
«اهانت به قرآن کریم، اقدام ضد اندیشه، ضد اخلاق و ضد بشری مدعیان آزادی بیان در اهانت به قرآن کریم که تحت حمایت استکبار جهانی، رژیم غاصب صهیونیستی و ایادی غرب در کشور سوئد که با حمایت مقامات این کشور انجام میشود، یک جنایت فرهنگی است.
مقامات سوئدی که مسبب ایجاد این جنایت بودهاند باید از این قبیل اقدامات علیه مقدسات اسلامی و بشری دست برداشته و با عذرخواهی از تمام مسلمانان و موحدان، جهان درصدد جبران آن برآیند.
اهانت به قرآن، هتک فضیلت انسانیت و اخلاق است و دولت سوئد در این اقدام شرم آمیز، آزادی بیان را به مسلخ برد. تکرار زنجیرهای این اهانتها در کشورهای غربی، نشانه برنامه ریزیهای پنهان جریانهای ضد دینی در اسلام ستیزی است، که این نشان از استیصال غرب و کارنامه سیاه خود که نشان از اسلام هراسی در آن مثل روز روشن بوده که طبعاً اقدامات دین ستیز و جنون آمیز با شعارهایی همچون آزادی بیان، پرده از صورت کریه و دستان ناپاک مستکبرین عالم برداشته و ضمیر شیطانی آنان را رسوا کرده و در آینده نیز خواهد کرد.
ما نمایندگان ادیان الهی در مجلس شورای اسلامی ایران این اقدام جنایتکارانه هتک حرمت به قرآن کریم را محکوم میکنیم و نیز نفرت و انزجار خود را از این تصمیم شوم و عمل کوردلانه اعلام کرده و اقدام قاطعانه تمام نهادهای بینالمللی در تقابل با این گونه رفتارهای مذبوحانه و جریحهدار کردن عواطف برادران و خواهران مسلمان را خواستاریم و از همه آزادیخواهان جهان میخواهیم در کنار مسلمانان با سیاست پلید توهین به همه مقدسات و نفرت پراکنی مقابله کنند.»
کد خبر 6097263 زهرا علیدادی